فردوسی کیست؟
حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگترین شاعران ایرانی، در قرن چهارم هجری شمسی و در سال ۳۱۹ هجری شمسی، معادل با ۳۲۹ هجری قمری و ۹۴۰ میلادی، در روستای پاژ توس به دنیا آمد. او با اثر برجستهاش، شاهنامه، شناخته میشود که به عنوان معروفترین و باشکوهترین کتاب شعر فارسی به شمار میرود. شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست، بلکه نقشی اساسی در تعریف هویت ایران و مردم ایرانی و همچنین حفظ زبان فارسی در طول قرنها ایفا کرده است. این اثر عظیم با بیش از ۵۰,۰۰۰ بیت، طولانیترین کتاب شعری است که تا به حال توسط یک شاعر یا نویسنده نوشته شده است. شاهنامه حماسهای است که جوهر و روح ایران را به تصویر میکشد. نکته جالب در مورد این کتاب این است که در حالی که اشعار فردوسی در دوران باستان ایران سروده شدهاند، پیامهای آن فراتر از زمان خاصی بوده و در بسیاری از موارد میتواند برای تمام بشریت معنا داشته باشد.
بیوگرافی فردوسی
**نام:** ابوالقاسم حسن منصور بن محمد بن اسحاق شرفشاه طوسی
**تخلص:** فردوسی
**تولد:** ۳۲۹ هجری قمری
**زادگاه:** روستای پاژ، توس خراسان
**لقب:** حکیم سخن
**درگذشت:** ۴۱۱ یا ۴۱۶ هجری قمری
فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری، معادل با ۹۴۰ میلادی، در دوران سلطنت سامانیان و در شهر طوس به دنیا آمد. روستای زادگاه او که امروزه به نام فاز شناخته میشود، در ۲۸ کیلومتری آرامگاهش واقع شده است. پدرش، ابومنصور، از کشاورزان بزرگ خراسان و مادرش، گردویه زهرا، یکی از شاهزادگان مازندرانی به نام اسپهدان بود. این خانواده علاوه بر ابوالقاسم، سه دختر نیز داشتند و از نظر مالی و اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار داشتند. به همین دلیل، فردوسی دوران نوجوانی و جوانی خود را در آسایش و راحتی گذراند.
این شرایط به او این امکان را داد که در جوانی به مطالعه بپردازد و به داستانها و افسانههای کهن ایرانی علاقهمند شود. او در نهایت تصمیم به نگارش مجموعهای عظیم از داستانهای اساطیری ایران گرفت و کار بر روی آن را در سالهای ۳۷۰ یا ۳۷۱ هجری قمری آغاز کرد.
نام و شهرت فردوسی
حکیم ابوالقاسم فردوسی، با نام کامل ابوالقاسم حسن منصور بن محمد بن اسحاق شرفشاه طوسی، به عنوان احیاکننده و نجاتدهنده ادبیات فارسی شناخته میشود. در زمانی که زبان فارسی در حال فراموشی بود، او شاهکار خود، شاهنامه، را خلق کرد.
زندگینامه فردوسی از تولد تا مرگ
فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای پاژ توس به دنیا آمد و در خانوادهای مرفه بزرگ شد. او در دوران نوجوانی و جوانی زندگی راحتی داشت و این فرصت را پیدا کرد که به تحصیل بپردازد. در این دوران، به داستانها و افسانههای کهن ایرانی علاقهمند شد و تصمیم به نوشتن شاهنامه گرفت.
اگرچه تاریخ دقیقی از زمان ازدواج فردوسی در دست نیست، اما پسر او در سال ۳۵۹ هجری قمری به دنیا آمد. او یک دختر و یک پسر داشت که در طول زندگیاش، پسرش را از دست داد.
نوشتن شاهنامه حدود ۳۰ سال به طول انجامید و در این مدت، عمر و ثروت فردوسی به تدریج از بین رفت. اطلاعات دقیقی از زمان آغاز نگارش شاهنامه وجود ندارد، اما بر اساس شواهد، این کار در بازه زمانی ۳۷۰ تا ۳۷۱ هجری قمری آغاز شده است.
پس از پایان ثروت فردوسی، تعدادی از بزرگان خراسان به او کمک کردند تا شاهنامه را به پایان برساند، اما در دوران غزنویان، دیگر کسی به او یاری نرساند. به دلیل شیعه بودن فردوسی، او از سوی سلطان محمود غزنوی مورد بیمهری قرار گرفت و با وجود حمایتهای ادبیاتدوستان در خراسان، در سالهای پایانی عمرش با مشکلات زیادی مواجه شد.
تحصیلات فردوسی
همانطور که پیشتر اشاره شد، فردوسی سالهای اولیه زندگیاش را به یادگیری و تحصیل اختصاص داد. پس از آن، برای ادامه تحصیلات به مدرسهای در توس رفت و از آن زمان به مطالعه داستانهای تاریخی و افسانهای علاقهمند شد. در دوران تحصیل، فردوسی با شخصی به نام محمد بن حسن آشنا شد و به مدت چهل سال با او همراه بود.
شاهکاری جاودانه پس از درگذشت فردوسی
هرچند در زمان حیاتش، سلطان محمود او را نادیده گرفته بود و فردوسی از ارزش واقعی آثارش بیخبر بود، اما امروز در میان ایرانیان، او به جایگاهی دست یافته که با کوروش بزرگ قابل مقایسه است. فردوسی به قدری مورد احترام و ارادت قرار گرفته که برخی او را نجاتدهنده زبان فارسی میدانند.
با اینکه قهرمانان شاهنامه عمدتاً زرتشتیان آریایی هستند و داستانها در دوران باستان و غالباً در زمانهای دور روایت میشوند، این اثر توانسته از مرزهای قومیت، مذهب، جغرافیا و زمان فراتر رود. دیویس میگوید: یکی از ویژگیهای یک اثر ادبی مهم این است که با نسلهای مختلف به طور مؤثر ارتباط برقرار کند و مختص یک نسل خاص نباشد. شاهنامه به مدت هزار سال این کار را برای بسیاری از مردم انجام داده است. بله، داستانهای شاهنامه سرشار از درسهای زندگی، نصایح حکیمانه و تجربیات ارزشمند است. فردوسی خرد، ایمان، شجاعت، میهنپرستی و عدالت را ستایش میکند و خوانندگانش را از ناپایداری هشدار میدهد. او با وجود اعتقاد زرتشتیاش، از ناگزیر بودن سرنوشت ابراز تاسف میکند. به این ترتیب، شاهنامه هم به اندازهای آموزنده است که سرگرمکننده نیز میباشد.